امام خامنه ای
اگر آقای خامنهای نبود، ما خمینیندیدهها هیچ بویی از انقلاب و امام نداشتیم. چون نه هاشمی رفسنجانی، نه آیتالله یزدی و نه عبدالله نوری و موسوی خوئینیها و مهدی کروبی و خاتمی، بوی خمینی نمیدادند. اینها دعوای جناحی داشتند، ولی این سید علی خامنهای بود که دغدغهاش مردم و انقلاب بود. به همین خاطر نه وقتی خاتمی رای آورد زیر بار بدعت ابطال انتخابات که راستها گفتند رفت و نه با لشگرکشی خیابانی کپ کرد. او بود که در همهی ابعاد پای امام و انقلاب و مردم ایستاد. خدا را شکر که ما که خمینی را ندیدیم، خامنهای را درک کردیم.
سیاسی
هفته وحدت
اگر مسلمانها متّحد باشند، وضع فلسطین آنچنان که امروز مشاهده میکنیم نخواهد بود؛ امروز وضع فلسطین، وضع سختی است؛ غزّه یکجور، ساحل غربی آن یکجور. ملّت فلسطین، امروز زیر فشار شدید روزانه است؛ میخواهند مسئلهی فلسطین را از اذهان دور کنند و به فراموشی بسپارند. میخواهند منطقهی غرب آسیا را -شامل همین کشورهای ما- که یک منطقهی فوقالعاده حسّاس راهبردی است، [یعنی] هم از لحاظ جغرافیایی، هم از لحاظ منابع طبیعی، هم از لحاظ گذرگاههای آبی یک منطقهی حسّاسی است، به خودشان مشغول کنند؛ مسلمان در مقابل مسلمان، عرب در مقابل عرب بِایستند و همدیگر را هدف بگیرند و یکدیگر را نابود بکنند تا ارتشهای کشورهای مسلمان، مخصوصاً ارتشهایی که در همسایگی صهیونیستها قرار دارند روزبهروز تضعیف بشوند؛ هدف آنها این است.
سیاسی
برای یک کشور، بدترین موقعیّت این است که مسؤولین کشور از اخم و تهدید و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسیدند، در واقع، در را برای ورود او و دخول او و تجاوز و تعرّض او باز کردهاند. کار را با عقل و با منطق و با حکمت باید انجام داد؛ در این تردیدی نیست؛ امّا با شجاعت باید انجام داد؛ با ترسیدن، با دلهره، با تحت تأثیر تشر و بداخلاقی و اخم و گرهِ ابروان قدرتمندان صاحب قدرت در دنیا قرار گرفتن، تحت تأثیر اینها واقع شدن، اوّل بدبختی است.